زينب جونمزينب جونم، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

شيطونكهاي خونه ي ما◕ ‿ ◕

بعد از دو ماه تاخير

سلام گلاي مامان اميدوارم مامانو ببخشيد واسه ي تاخير زيادي كه داشتم ميدونيد ادما بعضي وقتا حوصله هيچي حتي حوصله خودشونم ندارند منم اين چند وقت توي همين شرايط بودم ولي با وجود شما دو تا گلم مگه ميتونم حوصله نداشته باشم الانم كه دارم مينويسم حسام مدرسس و زينبم خوابه اگه بيدار بود هي قر ميزد و ميگفت چقد ميري تو اينترنت یه خبر درباره ی گل پســــــــرم.... کاندید شده واسه مدرسه شون...الهی مامان فدات بشه ... اینم عکس تبلیغاتی که دیروز با بابایی رفتی چاپ کردی و امروز  بردی که بزنی به دیوار های مدرسه تون....ایشالا که بیشترین رای رو بیاری عزیزدلم..همیشه باعث افتخار مامان و بابایی     ...
30 مهر 1392

گردش در طبيعت

سلام به شيطونكاي خودم اينجا كه توي عكسا ميبينيد اسمش هست ماركده نزديكاي چادگان خيلي جاي با صفايي بودما عيد فطر به اتفاق ماماني و بابا حسين و داييها به اونجا رفتيم خيلي بهتون خوش گذشت به خصوص به حسام كه ديگه دلش نمي خاست از اب بياد بيرون و حسابي اب تني كرد   دوستون دارم عشقاي مامان           اينجا هم زينب داره با پريا بازي ميكنه البته بازي كه چه عرض كنم چون خيلي رابطه خوبي بينشون برقرار نيست ...
30 مهر 1392
1